ناصر حجازی (۲۳ آذر ۱۳۲۸ در تهران خرداد ۱۳۹۰در تهران) مربی و بازیکن فوتبال ایرانی بود. او دروازهبان اول تیم ملی فوتبال ایران در دهه ۱۳۵۰ بود و ۲ قهرمانی در جام ملتهای آسیا، ۱ قهرمانی در بازیهای آسیایی و شرکت در المپیک و جام جهانی فوتبال را در کارنامه دارد. او همچنین به همراه تیم تاج قهرمانی در جام تخت جمشید و جام باشگاههای آسیا را تجربه کردهاست.فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال حجازی را دومین دروازهبان برتر قرن بیستم قاره آسیا پس از محمد الدعایه عربستانی معرفی کردهاست.[۳] ضمن آنکه حجازی به عنوان چهل و یکمین دروازهبان برتر قرن بیستم جهان از نگاه فدراسیون آمار و تاریخ فوتبال جهان، برگزیده روزنامه نیونیشن چاپ سنگاپور به عنوان یکی از ۱۰ برترین گلر جهان در تاریخ ۲۷ فوریه ۱۹۸۰ و جزو ۱۰ بازیکن برتر قاره آسیا در تمامی ادوار مسابقات جام جهانی از نگاه سایت ورزشی و معتبر معرفی شده است. ناصر حجازی دارای رتبه ۱۳۴ جهان و رتبه دوم ایران با رکورد ۸۳۷ دقیقه در بسته نگاه داشتن دروازه از نگاه فدراسیون آمار و تاریخ فوتبال جهان است
حجازی در دوران مربیگری هم تیم استقلال تهران را به نایبقهرمانی جام باشگاههای آسیا و قهرمانی لیگ آزادگان رساند.وی در روز ۲ خرداد ۱۳۹۰ پس از تحمل مدتها رنج ناشی از بیماری سرطان ریه در بیمارستان کسری تهران درگذشت و در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۹۰ خورشیدی در «قطعه نامآوران» بهشت زهرا به خاک سپرده شد. ایشان به عنوان بزرگترین اسطوره باشگاه استقلال شناخته میشوند.ناصر حجازی وغلامرضا تختی تنها چهرههای ورزشی هستند که نام آنها در مجموعه کتاب در دست چاپ مفاخر و نام آوران ایران زمین در کنار نامهایی چون ابوعلی سینا، سعدی شیرازی، حکیم ابوالقاسم فردوسی، عطار نیشابوری، امیر کبیر، کمال الملک، جلال آل احمد، پروین اعتصامی، محمود حسابی، علی شریعتی وجعفر شهیدی قرار گرفته است
زندگی شخصی
ناصر حجازی در تهران به دنیا آمد. او همراه پدر و مادر و ۴ خواهر و یک برادر در تهران زندگی میکرد. پدرش متولد محله لاله تبریز بود و در تهران آژانس املاک داشت و مادرش متولد ابهر بود. ناصر حجازی خود زبان ترکی را نمیدانست.وی دوره دبستان را در دبستان هخامنش و دوره دبیرستان را در دبیرستانهای ابومسلم، سعادت، سینا، سهند و شرق طی کرد. وی در تیم فوتبال دبیرستان ابومسلم در پست گوش راست و دروازهبانی بازی میکرد. همچنین در تیم بسکتبال این دبیرستان حضور مستمر داشت. دبیرستان ابومسلم در خیابان ابوسعید در نزدیکی میدان منیریه تهران، حوالی منزل سابق وی واقع شده بود. در سال ۱۳۵۰ وارد مدرسه عالی ترجمه شد و در سال ۱۳۵۶ لیسانس خود را دریافت کرد. در دوره مربیگری تیم ماشینسازی تبریز منطقه لاله تبریز (زادگاه پدرش) پاتوق تفریحی ناصر حجازی بود
خود حجازی گرایشش به فوتبال را این گونه تعریف میکند
من فوتبال را فقط به صورت تفریحی دنبال میکردم و رشته اصلی من بسکتبال بود و حتی برای تیم جوانان بسکتبال ایران هم انتخاب شدم و ماجرا از اینجا شروع شد که روزی با دوستان به تماشای بازی آموزشگاهی که تیم مدرسه ما هم در آن شرکت داشت رفتیم.
در همان روز دروازهبان تیم مدرسه ما آسیب دید مربی تیم مرا صدا زد و گفت ناصر بیا درون دروازه بایست من هم گفتم آقا اصلاً من نمیتوانم من فقط گاهی فوتبال بازی میکنم اون هم هافبک تیم نه دروازهبانی!! مربی دست بردار نبود و میگفت تو قد بلند داری و بسکتبالیست هم بودی حتماً میتوانی چند توپ هوایی رو بگیری. خلاصه با اصرار مربی و با ترس و لرز و دلهره رفتم درون دروازه. آن روز برای من یک روز بیاد ماندنی و خاطرهانگیز است. خودم هم باورم نمیشد که چرا با وجود آنکه برای اولین بار درون دروازه ایستاده بودم اینقدر خوب توپ میگرفتم. بازی که تمام شد همه تماشاگرانی که برای دیدن مسابقه آماده بودن تشویقم کردند.
همسر حجازی بهناز شفیعی نام دارد و حجازی از او دارای دو فرزند به نامهای آتوسا و آتیلا است که هرد و فوتبالیست بودهاند. آتیلا چند سال در تیم استقلال تهران بازی میکرد و آتوسا هم اولین کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران بود.داماد او (همسر آتوسا) سعید رمضانی هم بازیکن حرفهای فوتبال است و فرزند آنها نیز امیرارسلان نام دارد