نتایج تحقیقاتی جدید در دانشگاه تورنتو کانادا نشان میدهد افرادی که در یک دوره زمانی کوتاه یک هفتهای نشانههای افسردگی بیشتری را گزارش کردهاند، کمتر احتمال دارد در همان دوره زمانی، فعالیت بدنی داشته باشند و این رابطه عموما دوطرفه است؛ یعنی افرادی که بیشتر ورزش میکنند، احتمالا وضعیت سلامت روانشان بهتر است
به گزارش یورکآلرت، نتایج این پژوهش که در مجله «سلامت روان و فعالیت بدنی» منتشر شده است، به درک بهتر چگونگی ارتباط علائم افسردگی و فعالیت بدنی و تاثیر متقابل آنها بر هم در بزرگسالان کمک میکند
سولی دوباش، نویسنده این تحقیق و دانشجوی دکترای دانشگاه تورنتو، میگوید: «اینکه متوجه شدیم علائم افسردگی امروز میتواند بر سطح فعالیت بدنی ما در دو تا پنج سال بعد تاثیر منفی بگذارد، ما را متعجب کرد.» این یعنی افرادی که در حال حاضر علائم افسردگی دارند، ممکن است در آینده کمتر به فعالیت بدنی بپردازند اما عکس این موضوع درست نیست یعنی بدون فعالیت بودن در حال حاضر موجب بروز علائم افسردگی در آینده نخواهد شد. به این ترتیب علائم افسردگی کنونی ممکن است آثاری طولانیمدت داشته باشد، اما در مقایسه با تاثیر فعالیتهای بدنی فعلی اهمیتش کمتر است و فعالیت بدنی فعلی در مقایسه با علائم افسردگی فعلی، میتواند تاثیر بیشتر و مهمتری بر سلامت روان داشته باشد
بسیاری از تحقیقات قبلی نشان داده بود که رفتن به باشگاه، رقصیدن، باغبانی کردن یا پیادهروی مداوم میتواند سلامت جسم و روان را تقویت کند و تاثیری مشابه داروی ضدافسردگی داشته باشد. حالا تحقیقات جدید مهر تاییدی بر این نتایج میزند و نشان میدهد که داشتن فعالیت بدنی منظم با علائم افسردگی در همان زمان مرتبط است و تحرک بیشتر خلقوخو را بهتر میکند
دوباش میگوید: «درک بهتر رابطه متقابل سلامت روان و فعالیت بدنی به افراد کمک میکند در مورد سلامتی خود، عزیزانشان و اعضای جامعه تصمیمهای مهم و مبتنی بر شواهد اتخاذ کنند. این مهم است که به افراد فرصت دهیم تا در مورد دلایل و نتایج فعالیت بدنی و علائم افسردگی خودشان تصمیم بگیرند و از اهمیت تاثیر تحرک بدنی، چه کم و چه زیاد، بر خلقوخو و سلامت روان خبردار شوند
محققان در این مطالعه بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱ با پیگیری از نمونهای که نماینده کلیه جمعیت ایالات متحده آمریکا بود، شامل سه هزار و ۴۹۹ بزرگسال، تاثیر پایدار و دائمی تفاوتهای پایه در سطوح فعالیت بدنی و علائم افسردگی را ارزیابی کردند؛ برای این منظور از یک تکنیک جدید به نام «استنباط علّی» استفاده شد. این تکنیک به محققان کمک میکند رابطه علت و معلولی بین متغیرهای مختلف را دقیقتر را بسنجند و از تاثیر موارد ثابت و مستقل مانند ویژگیهای بیولوژیکی فرد، محیط خانوادگی، جامعه و تاریخچه زندگی شخصی که ممکن است بر نتایج تحقیق تاثیر بگذارد، جلوگیری کنند. به این ترتیب در این تحقیق، تاثیر فعالیت بدنی گذشته بر فعالیت بدنی آینده و تاثیر علائم افسردگی گذشته بر علائم افسردگی آینده بررسی شد و در نهایت، نیز پایداری این رابطه در طول زمان تحت ارزیابی قرار گرفت تا مشخص شود آیا این رابطه ثابت میماند یا به مرور زمان تغییر میکند
نتایج به طور کلی نشان داد که فعالیت بدنی و سلامت روان بر یکدیگر تاثیرگذارند. به عبارت دیگر داشتن تحرک بدنی منظم خلقوخو را بهبود میبخشد. البته این پژوهش دریافت که علائم اولیه افسردگی ممکن است باقی بماند، اما تاثیر فعالیت بدنی فعلی بر سلامت روانی و عملکرد روزمره میتواند از تاثیر علائم افسردگی گذشته بیشتر باشد. از طرفی درمان نکردن افسردگی به مرور زمان میتواند اثر منفی بر فعالیت بدنی داشته باشد که در نتیجه ممکن است بر مشکلات سلامتی بیفزاید