هرچه پیرتر میشویم به نظر میرسد زمان هم سریعتر میگذرد. به طوری که وقتی به رویدادهای چند سال پیش فکر میکنیم، گویی همین دیروز اتفاق افتادهاند. اما برای کودکان، چند سال چیزی شبیه به قرنها پیش است. چرا چنین است؟
به باور کارشناسان، درک ما از زمان با افزایش سن تغییر میکند و این باعث میشود در دورههایی خاص حس میکنیم که عمر بهسرعت سپری میشود. کودکان و نوجوانان نسبت به بزرگسالان، به طور قابلتوجهی تغییرات بیشتری را پشت سر میگذارند که این تغییرات به دفعات بیشتری هم رخ میدهند. آنها قد میکشند، لباسهای جدید میپوشند، مدرسه عوض میکنند، دوستان متفاوتی دارند و چیزهای جدیدی در کلاس یاد میگیرند. دنیای آنها پر از گذار و تغییر است. در حالی که برای بزرگسالان، بسیاری از این عوامل به مرور زمان ثابت میشوند و دیگر تغییر نمیکنند
لارنس اشتاینبرگ، یکی از محققان برجسته در زمینه پژوهشهای مربوط به نوجوانان، به تفاوتهای مغز در درک زمان اشاره میکند. در دوران نوجوانی، که محققان آن را بین ۱۰ تا ۲۵ سالگی تعریف میکنند، مغز دچار تغییرات قابلتوجهی میشود. او این دوره را «مغز فرصتها» مینامد، زیرا مغز در این زمان برای یادگیری بسیار آماده است
او میگوید: «تصور کنید؛ هزاران نورون در حال تعامل با یکدیگرند و در این دوره اتصالهای نورونی بهطور مداوم شکل میگیرند و تغییر میکنند و مغز بهشدت پذیرای اطلاعات و تجربیات جدید است، بدون اینکه به یک نوع تجربه یا یادگیری نسبت به دیگری اولویت خاصی داده شود. این وضعیت مغز نوجوان را بهنوعی گشوده و برای کشف فرصتهای مختلف آماده میکند
به گزارش سایکولوژی تودی، زمانی که هورمونهای جنسی فعال میشوند، این یادگیری را از طریق میلینسازی تقویت میکنند؛ فرایندی که طی آن روی نورونهای بسیار فعال یک لایه چربی اضافه میشود که آنها را تا ۱۰۰ برابر سریعتر از نورونهای بدون میلین فعال میکند. میلینسازی کمک میکند نورونها سریعتر و موثرتر کار کنند و مغز آنچه را میآموزد، به طور دائمی در ساختارش تثبیت میکند. این ویژگی باعث میشود که رویدادهای استرسزا یا هر تجربه دیگری که در دوران نوجوانی رخ میدهد، نسبت به دورههای تاثیر بیشتری داشته باشد
همین هم سبب میشود که ما تجربهای متناقض از زمان داشته باشیم و گذر زمان در دورانهای مختلف زندگی به شیوههای متفاوتی درک شود. وقتی نوجوانیم، ذهن ما به روی جهان کاملا باز و پذیرنده است و این باعث میشود که دنیا همیشه جدید و تازه به نظر برسد. تعاملات با معلمان، دوستان، مطالب کلاس، والدین، جامعه و سایر عوامل درک ما را از جهان و نحوه عملکرد ما در آن را شکل میدهند. در آن دوره، احساساتی قوی تجربه میشوند که روابط، مسئولیتها و سایر مسائل را به نوجوان میآموزد. در واقع به نظر میرسد هر روز چیزهای زیادی در حال رخ دادناند، زیرا مغز در حال دریافت و پردازش اطلاعات بسیاری است
با افزایش سن، مغز به اندازه گذشته قادر به دریافت و پردازش اطلاعات جدید از جهان بیرون نیست یا به همان شیوه نمیآموزد. به همین دلیل، سه سال پیش ممکن است مانند دیروز به نظر برسد زیرا در مغز، درک یا تجربه زندگی، تغییر زیادی صورت نگرفته است.چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم تا احساس نکنیم عمر مثل برقوباد میگذرد؟ کارشناسان به چند نکته اشاره میکنند
مرور خاطرات گذشته سرعت گذر زمان را بیشتر میکند
نگاه به گذشته و مرور خاطرات گذشته احساس شتاب در زمان حال را بیشتر میکند. به عنوان مثال ممکن است یک روز عادی برای یک فرد ۸۰ ساله بازنشسته کندتر از یک روز کودک هشت ساله مدرسهای بگذرد و وقتی هر دو نفر به بازه زمانی یک ماهه یا یک ساله نگاه میکنند، آن دوره برای فرد مسنتر سریعتر گذشته است
دلیلش این است که زندگی او در سالهای اخیر تغییرات کمتری داشته است و تجربههای جدید و متنوع کمتری از سر گذرانده است. بنابراین، وقتی به گذشته نگاه میکند، رویدادهای کمتری برای یادآوری دارد و این باعث میشود به نظر برسد زمان سریعتر سپری شده است. در حالی که جوانترها رویدادهای بیشتری را پشت سر گذاشتهاند و مغز آنها جزئیات و رویدادهای مختلف زیادی را به یاد میآورد و گذر زمان را طولانیتر حس میکند
با تنوع در روزمرگی درک گذر زمان را تغییر دهید
بر همین اساس است به وجود آوردن تغییرات در روال روزمره میتواند بر احساس سرعت سپری شدن سالها تاثیرگذار باشد. آدریان بیجان، استاد مهندس مکانیک در دانشگاه دوک و نویسنده کتاب «زمان و زیبایی: چرا زمان میگذرد و زیبایی هرگز نمیمیرد»، میگوید که مغز ما برای ثبت تغییرات طراحی شده است. بنابراین پیروی کردن از الگوی کودکان و نوجوانان و دنبال کردن تجربه رویدادها و الگوهای جدید در زندگی میتواند به بزرگسالان هم کمک کند با تنوع بخشیدن به روزمرگی و کسب تجربههای جدید بر سرعت گذر زمان غلبه کنند
یادگیری برخی مهارتها مانند رقص، موسیقی یا هنر یکی از راههای ایجاد تجربههای جدید و تنوع در زندگی است که احساس ما از گذر زمان را تغییر میدهد. تغییر دادن مسیرهای روزمره یا تجربه غذاهای جدید همگی تغییرات کوچکیاند که نتایج خوبی به همراه دارند و درک ما از گذر زمان را عوض خواهند کرد
نحوه جذب تصاویر در مغز بر درک ما از زمان تاثیر میگذارد
بیجان میگوید نحوه پردازش آنچه میبینیم، میتواند بر دیدگاه ما به زمان نیز تاثیر بگذارد. مغز در دوران نوزادی به دریافت تصاویر بسیار زیادی عادت کرده است و از آنجا که در کودکی تصاویر جدید زیادی را جذب میکنیم، ممکن است احساس کنیم که ماهها و سالها طولانیترند. در بزرگسالی، مغز نسبت به زمانی که جوان بودیم، تصاویر کمتری دریافت میکند. بنابراین احساس میکنیم که زمان سریعتر گذشته است. به عبارت دیگر، عوامل فیزیولوژیکی (تغییر در عملکرد مغز و سیستم عصبی) هم بر درک ما از زمان تاثیر میگذارند
در لحظه زندگی کنید
به باور متخصصان، حضور کامل در لحظه حال و تمرکز بر «اینجا و اکنون» میتواند لحظهها را غنیتر و طولانیتر کنند. تجربه هر آنچه در «اکنون و اینجا» میگذرد، یکی از قابلیتهای ارزشمند در کودکان و نوجوانان است که آن را میتوان در بزرگسالی هم تجربه کرد.مطالعات نشان داده است که تمرینهای تمرکز میتواند درک ما را از زمان افزایش دهد. بنابراین به جای تمرکز همزمان روی چند کار، بر کاری که پیش رویتان است تمرکز کنید