تارا کاترین پاندیا، پژوهشگر، هنرمند، رقصنده و طراح رقص آمریکایی است. او نه تنها یک رقصنده حرفهای است و رقصهای محلی و فولکلوریک افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ایران را اجرا میکند، بلکه ۱۸ سال است که در راستای حفظ، توسعه و ارتقای رقصهای آسیای میانه و راه ابریشم به صورت خستگیناپذیری تلاش و تحقیق میکند
تارا را که به برنامه خبر و نظر سرویس افغانستان مهمان من بود، برای نوشیدن یک پیاله قهوه در کافه بیبیسی دعوت کردم. خواستم بیشتر در باره کارهایش از او بپرسم و او را بیشتر بشناسم. چرا که احساس میکردم پشت این چهره خندان و زیبا، داستانی پنهان است.تارا میگوید شور و علاقه او تنها در میدان رقص و عرصه ترویج حقوق مدنی خلاصه نمیشود، او همچنین فعال محیط زیست است که به خاطر فعالیتهایش در این راستا جایزهای با نام ”گولدنمن” را نیز دریافت کردهاست
حضور در صحنههای هنری جهان
تارا به عنوان یک رقصنده حرفهای با سیرک آفتاب در یک هزارو پنجصد نمایش در پنج قاره جهان و ۱۹۰ شهر شرکت کرده است.او اولین رقصنده غربی است که در سال ۲۰۱۵ با ”لاله” ارکستر ملی تاجکستان در آن کشور برنامه اجرا کرده است. در سال ۲۰۱۷ در جشنواره ”رقصستان” آلمان رقص یک نفره اجرا کرد.تارا تحقیقاتی را درباره ارتباط اشکال مختلف رقصهای آسیای مرکزی با رقص کتاک در پاکستان و پژوهشهایی را در زمینه نفوذ رقص شرقی بر باله در سن پترزبورگ روسیه و دیگر شهرهای این کشور انجام داده است. او برای حمایت از زنان و تقویت دید مثبت نسبت به فرهنگهای آسیای مرکزی با سازمانهای غیرانتفاعی کار و فعالیت میکند
تارا پاندیا با هنرمندان بزرگ و نامی جهان چون یو یو ما، ویولنیست آمریکایی چینیتبار و یکی از بهترین نوازندگان این ساز در قرن اخیر، برای یونسکو در ۴۰ کشور جهان برنامه اجرا کرده است
اجرا برای افغانها
تارا بیش از ۱۲ سال است در محافل فرهنگی افغانها شرکت میکند و بیشتر دوست دارد در برنامههایی که با اهداف خدمات بشردوستانه برگزار میشود، شرکت کند. به عنوان یک سولویست یا تکنواز، در مراسم اهدای جایزه نوبل محیط زیست با لباسهای محلی افغانستان رقصیده است. با آوازخوانان افغان از جمله عزیز هروی، مهوش، حبیب قادری، و همایون سخی همکاری داشتهاست. تارا دهها کنسرت هم برای بنیادهای زنان و یتیمان افغان از جمله نهادهای ”ریشههای صلح”، ”زنان برای زنان” اجرا کرده است.او میگوید: ”به موسیقی و رقص افغانستان خیلی علاقه دارم و تحقیقاتی را هم درباره شباهتهای رقص بدخشان افغانستان و تاجیکستان در مرز بین دو کشور انجام دادهام.کارهای فوقالعاده او همچنین در نشریههای نیویورک تایمز و مجله رقص نیز بازتاب یافتهاند.در حال حاضر تارا در دانشگاه روهامتون در لندن در مورد رقصهای آسیای مرکزی تحقیق میکند
خانواده
او از مادر آلمانی و پدر هندی در کالیفرنیای آمریکا به دنیا آمده است.خانواده پدریاش که از مسلمانان هند هستند، کار و هنر او را به عنوان یک رقصنده نمیپذیرند. آنها به خاطر حساسیتهای مذهبی این شور و علاقه تارا را قبول ندارند و تارا با ناامیدی میگوید که پدرش مجبور است به خانواده خود در باره تحصیلات و شغل تارا ”دروغ” بگوید.میگوید با وجود آن که پدرش از یک خانواده ”روشنفکر و تحصیل کرده” است اما برای اینکه خویشاوندان و دوستان ”قضاوتی نادرستی” در باره تارا نداشته باشند، مجبور است از خانواده خود پنهان کاری کند
تارا اما نگذاشته هیچ یک از این موانع، سد راه او شود و او را از عشق و علاقهاش که همانا رقص است بازدارد.تارا با قیافه غمگینانهای گفت: ”ای کاش به رقص علاقه نمیداشتم، ولی نمیتوانم شور و علاقه خود نسبت به رقص را کنار بگذارم.”او اضافه کرد:”به من به دیده حقارت نگاه میکنند، هرجا که میروم به من میگویند رقصنده است و رقصنده یعنی فاحشه.”تارا در آمریکا به دنیا آمده و خود را آمریکایی میداند، اما همچنان آزادیهای فردی و حق انتخاب را برای خود محدود میداند